خلاصه داستان :
مهرداد معین ماموری موفق و قوی در اداره پلیس است اما در یک ماموریت تیر میخورد، وقتی به هوش میآید متوجه میشود یکی از همکارانش به او شلیک کرده است. مهرداد عصبانی است و نمیفهمد بیمارستان عجیبی که در آن بستری است کجاست، تا اینکه به او توضیح میدهد او از نظر زنتیکی با آدمهای دیگر متفاوت است و تنها کسی است که میتواند سوخت دستگاهی خاص را تامین کند. به او میگویند اداره پلیس اعلام کرده است که مهرداد معین در عملیات کشته شده است و حالا او باید برای بخش دیگری از زندگیاش آماده شود. بخشی که قرار است در آن قهرمان باشد.